تحفه ای یافت نکردم که فدای تو کنم

یک سبد عاطفه دارم همه  ارزانی  تو

دیروز با صدای بلند گفتی:دوستت دارم، گفتم: نمی شنوم ، بلندتر بگو!

امروز که به آرامی گفتی:دوستت ندارم، گفتم:هیس!چرا داد می زنی؟!

بین زمین و آسمون بر سر تو جنگ شده...

راستی بهت گفته بودم: دلم برات تنگ شده!

انتهای نگاهت،کلبه ای خواهم ساخت تا مبادا بگویی:

از دل برود ،هر آنکه از دیده برفت!!

دوستت دارم عزیزترینم

در کلبه روشنم،شبی را سر  کن

با دست صمیمی ات مرا باور  کن

صد  بار   چنین    می  گویم   باز

بی عشق تو زنده نیستم،باور کن

اتل متل آسمون

   دوستت دارم فراوون

            همیشه تو قلبمی

                   به جون هر دو تامون

بنویسیم به دیوار سکوت:

  عشق سرمایه ی هر انسان است!

بنشانیم به لب حرف قشنگ،

حرف بد،وسوسه ی شیطان است

و بدانیم که فردا دیر است،

و اگر غصه بیاید امروز

تا همیشه دلمان درگیر است

پس بسازیم رهی را که کنون تا به ابد

سوی صداقت برود

و بکاریم به هر خانه گلی

که فقط ،

بوی محبتبدهد

کلاغ ها ، گرچه سیاه اند و آوازشان خوش نیست اما آنقدر با  وفا یند که شاخه های درختان را در فصل سرد زمستان هم تنها نمی گذارند!!!

باهات میام نفس نفس

                    تو   آسمون  و   تو   قفس

از    اولش   تا   آخرش

                   دوستت دارم،همین و بس  

نیم نگاهت را به تمام دنیا،نخواهم فروخت

بی آنکه حتی ذره ای به یادم باشی!!